::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::

متن مرتبط با «بودم» در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: نوشته شده است

::::: من زاده غم بودم و خود بی خبر ازغم:::::

  • من روزو شبم حسرت دیدار توگشته نگذارکه در حسرت دیدار تو بمیرم  من در غم تورنج بسیار کشیدم    بیکس شدم و باز زتو دست نکشیدم    من زاده غم بودم و خود بی خبر ازغم  با یاد عزیزان ماه هاسپری شد چشم کورشود ترس که  غربت بمیرم مرگ که حقّ است  من هیچ نهراسم ترسم زاین است که بی عشق بمیرم  روزی به خودآیی که دل زخمی شدومرد    افسوس خوری  کاش در حسرت نمی مرد آنوقت چه فایده ؟ گردرد همین است ؟ گر عاشقی این است؟ گر مردن دیداردوباره ست؟ بهتر که بمیرمخواهم زخداهرروزو هرآن بمیرم دیوانه حسرت کش و تب دار بمیرم   بی یار بمیرم درغمکده خود تنها بمیرم تنها بمیرم تنها بمیرم نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۶ساعت 13:47 توسط سمیرا , ...ادامه مطلب

  • :::::دربازی دنیا هرچه بود باخته بودم :::::

  •  من با همه دردفلک ساخته بودم دربازی دنیا هرچه بود باخته بودم ازهستی عالم  بسوختم زغم درکوچه تاریک زدرد دادزدم هوارفریادزدم  تودیدی مرا باززمن دورشدی  ویران گذاشتی با دگری جورشدی   من خسته وحیران با این دل گریان تاوان چه بوده   بهرچه فتادم؟ ای بی خبراز حال من و دیروزفردا  گفتی که تحمّل  کمی صبر هرروز نگو صبر  بس کن حیا کن تودوست نمایی  ازصبرشده باورمن زجرکشیدن  جسم وتن من مرگ دیدن من با همه حیله ,دربازی,دنیا,هرچه,باخته,بودم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها