::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::

متن مرتبط با «درد» در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: نوشته شده است

:::::سینه مالا مال درد:::::

  • بازکن آغوش گرمت راپدرخیلی دلتنگ توامسینه  میسوزد چوشمعآتش درده تنم  اشک میبارد چوابر  گویی که عصیان کرده استدرمیان غصّه وغمقصّه پنهان کرده استحسرت درد جداییقلب را دیوانه کردرفتنت آنی شدوامّا مراافسرده وویرانه کرد سینه مالا مال درد درسکوت و هم که سرد دست تقدیرطبیعتهمنشین غم شدوتاکه مرا بیچاره کرد  بلبل آوازه خوان دیگر نمیخواند پدر  شاید هم ازرفتنت آگاه شدومیداندپدرروزشماری میکنم هرزمان درخیال خود میسازمکنارت یک مکانهر مریضی که میمیرد زدرد نا علاجاشک سرازیر میشود بر گونه هام  با خودم حرف میزنم کاش جای او بودم نمیدانی چه دلتنگم پدر روح مرده جسم سوخته آخ چه پژمردم پدر  این تن  افسرده ام درلابلای درد فشرده  آخ چه بیحالم پدرزرد گشته رنگ ورخسارم  مثل بیمارم پدرزرد گشته رنگ ورخسارم  مثل بیمارم پدر نوشته شده در شنبه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۱ساعت 8:50 توسط سمیرا| | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • :::::سوختم ازدرد حسرت:::::

  • حکایت ما بودن  ولی دست ما نیست غصّه ای چون کوه داشتن  بر دل بیمارگون نیست   روزو شب  فریاد  آری  سوختم, ازدرد, حسرت   قصّه ما درس عبرت میشود آموزگار نیست  گر نشینیم و نویسیم آنچه بگذشت  هی بخندیم به روز, ...ادامه مطلب

  • ::::: ازدرد زمانه تنم سیرشود :::::

  •      ازغم نگو ای دوست دلم خون شود با گذشت هر روز دوچشم کورشود من منتظر مرگ که آید چوباد غم زودتر ازاو پدیدارشود   درخلوت شبها سکوتیست سیاه غم با تونشیند وفادارشود ازهستی دنیا کشیدم کنار   ازدرد زمانه تنم سیرشود گویندهمه چه توانی داری؟  باورندارند درسن جوانی دل هم پیرشود  بیمار وخموشم فلک بازی کرد ه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها