من بدنیا آمدم باگریه
بی خبر از همه جا نگران بی هیجان
من چه میدانستم
زندگی اجباریست ؟
من چه میفهمیدم ازحال وروز روزگار؟
نو جوانی مر گ مادر غمگینم
کرد
تا به خودآمده بودم که چرا مادر مرد ؟
پدرم پشت سر مادر رفت
در جوانی داغ عزیزان دیدم
آنقدر دلتنگم
آنچنان در حسرت
شادی وخنده زیادم رفته
زخم قلبم آنقدر میسوزد
گویی هرلحظه ازطپش می ایستد
::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::...
ما را در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mis-samira بازدید : 152 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 10:17