:::::من کویرم:::::

ساخت وبلاگ

be abi

کویری خشکم

آنقدر خشک

که ترکهای زخم شده تنم را

هیچ سیلابی سیراب نمیکند

پرنده مهاجر از اینجا گذر نمیکند

ساربان ها راه دیگر را ترجیح داده اند

تنها وبدونه همصحبّت

روزها میگذرد

سالهاست 

گلی درقلب من نمیروید

من کویری دورافتاده

منتظر مهمانم

ازیاد رفته ام

نه کسی می آید

نه قدرت رفتن دارم

من کویرم,

زندگی را خیلی وقته برای خودم آرزو نمیکنم

سوخته دست روزگارم

پژمرده آفتاب سوزانم

تِرکهای تنم گویای سنگینی غمهاست

  من کویرم

دردل  جاده های طبیعت 

گوشه درجهان پر حسرت 

غریبی  درمیان خاکهای خشکیده

بی حرکت 

هیچ آوایی به گوش نمیرسد

در این غربت درخت هم پیدا نمیشود

تنهای تنها

چون کویرم

و کویرباقی میمانم

من کویرم

من کویرم

 

دشت کویر یا کویر مرکزی
::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::...
ما را در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mis-samira بازدید : 196 تاريخ : يکشنبه 25 آذر 1397 ساعت: 7:09