:::::این یه جور نامردیست:::::

ساخت وبلاگ

 من چه ساده بودم

 

فکر کردم که یکی همدرداست


 یا که دوستٍ  روزهای پر درد است

 

هیچ نمیدانستم

 

که دلش از سنگ است

 

دل شکایت

 

میکرد

 

ازغم دوری او کفر به عالم میکرد   


یکطرف دوری او

 

یکطرف خاطره ها

 

 سالها زمزمه های مردم
 

حال می فهمم من

 

تا چه حدّ تنهایم

 

بایدازدردخودم خاک شوم   


 این روا نیست

 

دراین دهکده غم گرفتارشوم
 
 بازپاییزرسیدو

 

من هنوز چشم براه 


میشودبازآید؟


 یا که باید همه گذشته را خط بزنم؟ 


این یه جور نامردیست,

 

که نگفته بروی ؟


شاید هم تو یه روزبر گردی

 

آن زمان است

 

که گویی به خودت

 

آهههههه خدایا که چرا دیر کردم؟

 

آهههههه خدایا که چرا دیر کردم؟  

 

4 اثر شگفت‌انگیز گریه بر روی بدن

::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::...
ما را در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mis-samira بازدید : 133 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:01