::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::

متن مرتبط با «این» در سایت ::::: این خدا را مهربان پنداشتم::::: نوشته شده است

::::: چه رسمی دارد این دنیا:::::

  • دلم  طوفانی از درد است  نمیدانی چه دلتنگ استمیان سینه ام هچ آرزویی نیست  تمام آرزو چون غنچه نشگفته اسیر  بادپاییزی فنا گشته دلم دریایی از غمهاندانسته بدست روزگار افسوس تباه گشته چه رسمی دارد این دنیاگهی عاشقگهی ویرانگریست کارش  چه دل بستیم به این آیّام محبّت رفته ازیادش من وتوبچه دردیم  که ناخواسته کنارهم گره  خورده صفات آدمی مرده بروی شادی هم خط سیاه خورده هر آنچه قسمت ما بودبه گِل بنشسته وازریشه پژمرده  هر آنچه قسمت ما بودبه گِل بنشسته وازریشه پژمرده نوشته شده در سه شنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۱ساعت 15:8 توسط سمیرا| | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • :::::وایناخت مبارک به همه دوستان:::::

  • مرورگر شما از Player ساپورت نمی کنددانلود آهنگ :::::وایناخت مبارک به همه دوستان::::: :::::وایناخت مبارک به همه دوستان::::: + نوشته شده در چهارشنبه سوم دی ۱۳۹۹ ساعت 16:30 توسط سمیرا | , ...ادامه مطلب

  • :::::روز ولنتاین :::::

  • پرسید به خاطر کی زنده هستی ؟با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو ،بهش گفتم به خاطر هیچ کسپرسید پس به خاطر چی زنده هستی ؟با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل توبا یک چشم پر از اشک بهش گفتم به خاطر هیچ چیز .ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی ؟در حالی که گریه می کرد گفت :به خاطر کسی که برای هیچ زنده است, ...ادامه مطلب

  • ::::: وایناختن مبارک:::::

  • وایناختن که شب مقدس کریسمس هم نامیده میشودهمان جشن تولد عیسی مسیح می‌باشد۲۴ دسامبر (شب تولد مسیح) شب مقدس نامید شده و روزهای ۲۵ و ۲۶ دسامبر نیز جزو تعطیلات مذهبی‌ میباشندمسیحیان به خصوص مسیحیان کاتولی, ...ادامه مطلب

  • :::::::::: وایناختن مبارک:::::

  • ich wünsche allenein schönes weihnachtsfestund einen guten rutsch , ...ادامه مطلب

  • :::::این یه جور نامردیست:::::

  •  من چه ساده بودم  فکر کردم که یکی همدرداست یا که دوستٍ  روزهای پر درد است  هیچ نمیدانستم که دلش از سنگ است  دل شکایت  میکرد ازغم دوری او کفر به عالم میکرد   یکطرف دوری او یکطرف خاطره ها   سالها زمزمه , ...ادامه مطلب

  • :::::حیران زدست این زمان :::::

  • گر آسمان غمگین شود باران سرازیر میشود این شاعر نیمه جان ازغصّه پنهان میشود این روزگار بی وفا هرگرسر یاری نداشت با عاشقان کاری نداشت دل را به حال خودگذاشت تخم شقایق را فقط دردشت وصحراها فشاند حیران زدست این زمان هم درزمین هم آسمان آخر پشیمان میشود   از سوروساز زندگی ماند همیشه بندگی  غافل شویم مالحظه ای از شوروحال بردگی  حتیٰ فراموش میکنیم دنیادگرگون میشود دل بسته ایم بر این جهان     گاهی طوفان میشود یاسیل برد کاشانه ای ویران کند هر زلزله بی جان کند  بیچاره ای باز هم گوییم قسمت است تقدیر بود پیمانه اش پر میشود  هیچکس نپرسد از خدا جنگ وکشتار بحر چیست ؟ فقر و نداری کار کیست؟   این بندگان بیگناه آن کودکان بی پناه آن مادران چشم براه تا کی  ناله سر کنند ؟ یا دختران بی پدر وآن مادران بی پسر با دست هی بر سرزنند؟ تا حرف از حقّ میزنند در گوشه زندان کنند آنگاه مرتّد میشود  فریاد حقّ ناحقّ شود  اعدام وحبس عادی شود قانون گذاران خدا این بی خدایان ناروا با ظلم همدست میشوند بیچاره گان رسوا شوند این است   عدلت ایخدا  آههه آدم پریشان میشود لعنت به رسم روزگار آدم  تولّد میکند آخر  پشیمان میشود آخر  پشیمان میشود   نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 12:19 توسط سمیرا , ...ادامه مطلب

  • ::::: خدااااااااا این چه درسی بود؟:::::

  •   امروز شنبه پنچ صبح بیدارشدم  باران شدید گویی همه جا را میخواهد آب ببرد آسمان هم گریه دارد همه جا تاریک وساکت   انگار کسی زنده نیست  بیصدا لباس پوشیدم راهی قبرستان شدم   نورهای تیرچراغ برق   همه جارا روشن کرده بود پیاده  انگار کسی هولم میداد راه نیم ساعته را پانزده دقیقه ای رسیدم سکوت مطلق بود شش شمع بزرگ بر داشته بودم از خونه با کبریت  شمع ها را به ردیف عوض کردم عمو.بابا.مادر. بابابزرگ داده مهربانم  و مادربزرگ آهههههه اشک بدون خجالت سرازیر شده بود  یک ساعت بی اختیار گریه کردم چقدر دلم برای همه تنگ شده من همه کسم را اینجا در این قبرستان دارم   خدااااااااا  این چه درسی بود؟ چه امتحانی هست؟ جان همه را گرفتی من چرا مانده ام؟ آهههههه صبورباش سمیرا  شاید تقدیر سرنوشت همین ب,خدااااااااا ...ادامه مطلب

  • :::::این چشم مگّر چقدرآب دارد؟:::::

  • اشک  روان در صورتم چشمان خون آلود    نمیدانم کجا میروم غروب سرد پاییزی    نم نم باران با باد ملایم بینی قرمزشده دستها در جیب پالتو امّا انگار یخبندان شده سردی را تا استخوان حسّ میکنم  یادم رفت با ماشین آمده بودم سرکار پیاده راهی خانه شدم فک, ...ادامه مطلب

  • :::::من از این تنهایی بیزارم:::::

  •   من از این تنهایی بیزارم ازکوچه های ساکت و شهرغریب بیزارم  از پايیز زرد و دلگیر  که بوی جدایی میدهد بیزارم من از شبهای مهتابی که گویای خیال و امیدواری را نوید میدهد بیزارم  من با چشمان  پر غم روزها را می شمارم و با قابهای عکس روی دیوار درده دل, ...ادامه مطلب

  • :::::آههههه این هوای پاییز :::::

  •  صبح پاییز غم انگیز یه کمی سرد وهم زرد  گویی همه در حالت مرگند  نه صدایی نه نوایی    هیچ رهگذری نیست  نم نم باران شروع شد انگاری آسمان هم گریه دارد آههههه این هوای پاییز چه غمی به دل میکارد  این خزان سرد بی روح غصّه ای به قلب دارد صبح زودروز جمعه چه سکوتی در خودش نهفته دارد من تنها خانه تنها کوچه تنها خاطراتی مانده بر جا درک آن شده معمّا گرمی دستان بابا خنده ملیح ماما همه یکبار,آههههه,پاییز ...ادامه مطلب

  • :::::نا امیددر این کویر زندگی وا مانده ام:::::

  •  من  دراین دنیای رنگی بیخودی جا مانده ام کل یاران رفته اند از کاروان افتاده ام هر چه من پا میزنم بر چرخ این وقت و زمان تا رسم  بر رفتگان  کاروان    باز گویی  غافله سالها جلوتررفته و من مانده ام کورفیقانی که دم از بودن وماندن زدند؟ پس کجا رفتند کسانی که کنار من شدند ؟  یک به یک رفتند یه جای ماند, ...ادامه مطلب

  • ::::: این خدا را مهربان پنداشتم:::::

  • روزگاری حال شادی داشتم خنده ای شیرین به لب  شوق و صفایی داشتم   این زمان لعنتی چشم دیدن را نداشت  با حسودی غصّه و غم را تو قلبم جا  گذاشت  هر چه آمد بر سرم گفتم خدااینطورنوشت         خواست او بودو صلاح وسرنوشت  فکرمیکردم خداوند عادل است   کل دنیا را فقط او رهبر است من نمیدانستم  که از روزازّل این , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها